نتایج جستجو برای عبارت :

مردم صبور

هر چقدر که می‌توانی صبور باشآرام و صبور...نه اینکه غصه‌ها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم...!
"صبور باش" یعنی:آنقدر فیــتیله‌ی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورشتمام دلت را روشن کند...تمام دلت را به امید فردا که نه،به امنیت همین لحظهبه شیرینی همین الانروشنِ روشن کند...بگذار گریه‌هایت که تمام شد،آفتاب مهربانی‌اش بتابد به گوشه گوشه‌ی دل و جانت...
آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و
ما دردهایی داریم که نمی‌شود به هر کسی گفت. یا حتا نمی‌شود به هیچ‌کس گفت. اما نمی‌شود. دل آدمی می‌ترکد از نگفتن‌ها. سنگی می‌خواهد صبور. چاره چیست از بی‌سنگی و بی‌صبوری...
این‌جا را می‌نویسم و می‌چسبانم بالای صفحه. برای تو که مثل منی. خسته و دلگیر از گیر و دار روزگاه بی‌مروت. از زخم‌های خورده. از عذاب زخم‌های زده...
می‌توانی مثل من بنویسی همین پایین. شناس یا ناشناس، خصوصی یا عمومی فرقی نمی‌کند، انتخاب با خودت. این پست یک سنگ است. یک سنگ صبو
دلم می خواهد حرف بزنم ولی حرفام تکراریه ...
امروز بیست روز شعبه اقای ف تمام شد ...یه فکرایی گاهی تو ذهن ام میاد که از خودم ناامید میشم ..
من صبور بودم یا نبودم ..به هرحال دوست داشتم صبور باشم ولی الان سرریز شده ام ...یه مسیر طولانی راه رفتم والکی مغازه ها را نگاه کردم که حواسم پرت شه اما نشد ...
نشانه های انسان صبور
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: 
علامَةُ الصّابِرِ فِى ثَلاثٍ: اَوَّلُها، اَنْ لایَکْسِلَ، وَالثَّانِیَةُ، اَنْ لایَضْجُرَ، وَالثّالِثَةُ، اَنْ لایَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ عز و جل لاِنَّهُ اِذا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ اِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ، وَاِذا شَکا مِنْ رَبِّهِ عز و جل فَقَدْ عَصاهُ
نشانه انسان صبور در سه چیز است:◽️۱ـ اینکه کسل نمی‌شود.◽️۲ـ دل تنگ نمی‌شود.◽️۳ـ از پروردگارش شکایت نم
جایت اوج است و از این فاصله کوتاه قدم
و نگاهت به من افتاد که در جزر و مدم 
 
هر که خوبست خدا دارد و بد شیطان را
من ولی با که بسازم که نه خوب و نه بدم
 
از دل خویش صدای کمکی می شنوم
که به فریاد خودم هم نرسیده مددم
 
مرده یا زنده اگر عشق نباشد یکی است
سر سودا به تنم نیست در این جسم بدم
 
در سقوطش رود از پلک اگر از چشم افتاد
بسته از جنس دل او شده سنگ لحدم
 
دو نفر می شوم آن دم که تو را می بینم
گفته ام با دل بی تاب صبور بلدم
 
یک نگاهت بس و کافی ست که دیوانه
امروز یه مطلبی خواندم از اینستا ارگانیک مایندد که بنظرم خیلی جالب و ضروری بود:
تغییرات شخصیتی بسیار بسیار بسیار با کندی می‌توانند صورت بگیرند؛صبور باش.
هیچ راهی برای موفقیت نیست، جز بارها شکست.
قرار نیست در زندگی موفقیت آمیز هیچ اضطراب و استرسی نباشه، بلکه برعکس چالش های بیشتر و سخت تری در بر داره.
اسم یه کتاب قصه‌ی معروفِ زمان کودکیمون‌ بود. یه تراژدی دردناک. شما هم اونو داشتید؟
جزء به جزء با تموم نقاشیاش عین روزِ روشن یادمه. اینقدر موقع خوندنش ناراحت می‌شدم که دلم می‌خو‌است بپرم توی قصه و اون دختر عوضیه رو یه کتک اساسی بزمم؛ بعدم به اون آقای شاهراده بگم چطور اینقدر خر بودی :)) بعدم اون دختر مظلوم رو بغل کنم و یه دل سیر برای همه‌ی بغضاش گریه کنم...
می‌خواستم‌ ببینم توی همین روزا، کسی‌ از شما با درشکه‌‌‌ی زیباش قصد نداره بره شهر؟ اگ
مادر بزرگم بسیار صبور و آرام بود. خیلی از اوقات که همه برای موضوعی پر پر میزدند او با آرامش کنار بساط سماورش مینشست و یک قاشق دارچین و نبات داخل استکان چایی اش میریخت و آرام آرام هم میزد.
صدای جرنگ جرنگ قاشق اش توجه همه را به خود جلب میکرد...
ادامه مطلب
من امشب زیاد گریه کردم
یکیش به خاطر این بود درک نمیکنه بابعضی کاراش چقد ما اذیت میشیم و ذره ذره پیر میشیم
بعدش دیگه همینجور هی اشکام میومد
الانم ی وبلاگ رو یکی ازبچه ها بهم معرفی کرد،خانمه مادر ی بچه نه ساله اوتیسمیه که شوهرشم فوت کرده
گریه کردم چون قدر مادر رو هرچقد بد باشه نمیدونم.. گریه کردم چون خیلی کم طاقتمو صبور نیستمو باکوچیکترین
چیزی بهم میریزم.. گریه کردم برای دل صبور این خانم.. وخجالت کشیدم ازخودم ورفتارام
خدایا هممون رو عاقبت بخیرک
متن آهنگ حواس پرت از آرش صبور
من با تو حس عاشقونه قدر تو رو این دلم میدونهنزدیک تو بودن که یه دنیاست تو نباشی هم فکرت اینجاستوقتی که به تو پرته حواسم می ارزه یه دنیا حس خواصمبا من اگه سخت نمیشه راهت واسه من بمون که میخوامت

ادامه مطلب
هی دنیا ! حواست هست که تو چه قدر به ماها بدهکاری و عین خیالت نیست؟
 کلی روز خوب بهمون بدهکاری،  به من یه جور ، به اون پسر فارغ التحصیل بی کار یه جور ، به اون مرد 50 ساله که در آستانه ی دهه ی ششم زندگیش پشتوانه ی مالی نداره یه جور ، به اون بچه ی پشت کنکوری که آینده ی مبهم گذاشتی تو کاسه اش یه جور ، به اون مادر صبور که پای قد کشیدن فرزنداش از خودش مایه میذاره یه جور...
تو به مردم ساکن این مختصات جغرافیایی بیشتر  از جای دیگه بدهکاری ! و خب ذاتت هم درست مث
در دل و بر جان‌ شان زخم دارند اما اراده‌ شان قوی‌ تر از عوارض بمب شیمیایی است. زنانی که هم‌ چنان در صحنه‌ های علمی و بین‌ المللی می‌ درخشند و امید و اراده‌ شان صدها برابر قوی‌ تر از زخم کهنه‌ شان است. زنانی که دل در گرو عشق به خانه و شهری به‌ نام سردشت دارند. زنانی که با وجود جانبازی، دو چندان از جانشان مایه گذاشتند و دم نزدند. حتی شماری از آنها با وجود همه سختی ها روی عوارض بمب شیمیایی را کم کرده ‌اند و در صحنه های علمی و بین‌ المللی درخشی
من دلتنگ توام
دلتنگ دوستی که روزی کنارم می نشست، هرچند من حرف نمیزدم اما درد دلهای تو مراهم آرام میکرد.
وامروز تمام آن دوستی فقط شده سلام. بله. نه...
و فراتر از اینها فقط سکوت و سکوت
حتی دیگر نگاه دوستانه ای نیست که دلم را گرم کند به داشتنت
و باز هم افتاده ام در قصه ی فراموشی اجباری
باید فراموش کنم تمام لحظه های شیرین با تو بودن را، تمام لبخندها و نگاههای گرمت را و تمام شیطنتهای دوستانه ات را که لبخند را به لبانم می آورد و ذره ذره محبت را در دلم می
+بی خوابی شبانه ،بغض و خیسی چشمام،دل گرفته  الان ، منوکشوند به بهترین محل برای نوشتنه هام ، فکر میکردم این همه نبودن هام  احتمالا باعث شده فراموش بشم ، اما یه دونه کامنت از یه خواننده که بدون اسمِ  خوشحالم کرد که هنوزم کنار من هستن دوستان واقعی تر از واقع.
+مهمون ناخونده این روزا که نه فقط کشورم ایران ،بلکه یه دنیا را درگیر کرده  شده علت همه بد حالی ها و استرس ها و  هر حس ناخوشاینده  که سراغم  میاد اینروزا.
دلم  لَک زده واسه یه پیاده روی  تواو
متن اهنگ ترکی ایسترسن یاک صبور بنی
دانلود آهنگ ترکیه ای ایسترسن یاک صبور
دانلود آهنگ istersen از بورای buray
دانلود اهنگ ایسترسن یاک از بورای


اهنگ ترکیه ایه ایسترسن
ترجمه اهنگ ایسترسن از بورای
دانلود آهنگ ترکی istersen yak savur
همیشه معتقد بودم و خواهم بود که بدترین عذابی که یه نفر می‌تونه متحمل بشه، فرزند اول بودنه.خیلی سخته که همه ازت توقع داشته باشن که سنگ صبور خواهر برادارای کوچیک‌ترت باشی، اما خودت ندونی سنگ صبور چیه. ازت بخوان تکیه‌گاه باشی واسشون اما خودت پشتت خالی باشه. محرم راز باشی در حالی‌که همه نامحرمن واست. مرهم زخماشون باشی در شرایطی که وقتی خودت زخمی می‌شی، جای زخمو بیشتر فشار می‌دی تا انقدر خون بیاد که بالاخره بند بیاد. رفیق باشی وقتی رفیق خودت
ای خدا ، ای خالق عشق و شعور
ای خداوند گرامی ای غفور
کن کمک تا آنکه برداریم ما 
گام دوّم با خردمندی و شور
کشور ایران کند با اقتدار
از گذرگاه خطرناکش عبور
با تعمّق کرده دشمن را فلج
حق شود حاکم در اجرای امور
حال و روز تک تک مردم شود
پر زشادیهای همراه غرور
صبر آنها میوه ی خود را دهد
صلح و خوبی بهر عالم با وفور
روبروی ظلم و جور شرق و غرب
گشته دولتهای اسلامی جسور
یک نگاه تازه حاکم تا از آن
رهبران مسلمین گشته فکور
از تشرهای شیاطین واهمه
گردد از کلّ مسلم
خیلی ذوق نکنین رفقا و فرزندانم،
کسانی که خیلی پیر درون فعالی دارن،
معمولا فقط همین یه مورد خوب بلدن، یعنی خوب تصمیم بگیرن، خوب برنامه ریزی کنن، و ...
بلد نیستن که دل کسی رو به دست بیارن، بلد نیستن صبور باشن (قبلنم توضیح دادم)، بلد نیستن خوب و دلنشین و صبورانه رفتار کنن.
شماها همتون، اعم از دختر و پسر، بابا لنگ درازو دیدین.
دیدین اون جرویس خیلی صبور و قابل اعتماده؟ خیلی صبوره و باهوش.
این قسمت صبر و حوصله رو کسانی که پیر درون دارن، فاقدش هستن.
فکر
ای خدا ، ای خالق عشق و شعور
ای خداوند گرامی ای غفور
کن کمک تا آنکه برداریم ما 
گام دوّم را قوی تر ، با غرور
کشور ایران کند با اقتدار
از گذرگاه خطرناکش عبور
با تعمّق کرده دشمن را فلج
حق شود حاکم در اجرای امور
حال و روز تک تک مردم شود
پر زشادیهای همراه سُرور
صبر آنها میوه ی خود را دهد
صلح و خوبیِ فراوان، با وفور
روبروی ظلم و جور شرق و غرب
گشته دولتهای اسلامی جسور
یک نگاه تازه حاکم تا از آن
رهبران مسلمین گشته فکور
از تشرهای شیاطین واهمه
گردد از کلّ
با یک تلفن، رشته افکارت پاره میشود...
نظم فکری و برنامه ریزی روزانه ات بهم میریزد...
آنطرف خط، غریبه نیست و آشناست...
چاره ای نداری که پاسخگو باشی....
او هم گناهی ندارد...
امیدش، گوش شنوایش و محرم اسرارش تویی...
به تو نگوید به که بگوید...
درست است که غم وغصه اش را همراه با یک سطل بزرگ آب یخ بر روی سرت آوار میکند...
و تو میمانی و یک سطل آب سرد ریخته بر روی مغزت...
چه کنم؟ 
دنیا همین است....
بالا دارد...پایین هم دارد....
باید صبور بود....باید منتظر بود...باید تحمل ک
'اَلا نوروز سلطانی
دوصد من کُنده سوزانی
هنوز فکر زمستانی...!'
نهم فروردین
در بین زرتشتیان و حتی مردم عامه یزد به "نوروز سلطانی" معروف است.
در قدیم
پادشاهان و اعیان با اطعام دادن به مردم کوچه و بازار این روز را جشن می‌گرفتند
و به زیردستان و خدمتگزاران و پهلوانان صله و جایزه می دادند.
اما در ادبیات عامه داستانی وجود دارد مبنی بر این که  
زنی ۹ پسر داشته که همه پسران و شوهر خود را در جنگ ایران با توران از دست داده بوده 
و مردم برای بزرگداشت این زن
بین من و تو, تو همیشه ادعای عاشقیت میشد یادته؟ من همیشه دست به سینه و مغرور وایمیستادم یه گوشه تا تو برای به دست آوردن دلم خودت رو به آب و آتیش بزنی...
تمام امروز که ازم بیشتر از هزار کیلومتر دور بودی به خودم پیچیدم...با بغض...با درد...با دلتنگی...
هنوزم فکر میکنی که تو عاشقتری؟
میدونی اخرین جمله ای که دیشب بهت گفتم چی بود؟!
تو چشمای قشنگ و مهربونت نگاه کردم، دستمو روی سینه مردونت گذاشتم و بهت گفتم؛ تو چون خودت را داری، نمیدانی نداشتن یکی مثل تو یعنی چه
اینقدر به من نگو آرام باش، صبور باش
بیشتر از این در توانم نیست...
من که می‌دونم تو در چه حالی اما مگه تو دنبال جنگیدن نبودی؟ اینم جنگ، جنگ با دلی که هی خل میشد و سُر می‌رفت. حالا پات رو گذاشتی زیر پاش که سر نخوره. سنگینیش افتاده روت و درد داره اما طاقت بیار. می‌دونم دو روز دیگه پی‌ام‌اسی و حالت خراب اما باور کن درست میشه و بالاخره تو می‌تونی این راه کج رفته‌ای سالها رو اصلاح کنی. باید صبور و مقاوم باشی.
روی پیانو می‌نواخت. صبور و جدی بود، مثل همیشه. بالا تا پایینش را برانداز کردم. کمی روی صندلی سر خوردم، نفس کشیدم و به کمرم قوس کوچکی دادم. حتی فکر معاشقه با او شیرین و گرم است.
 
 
پ.ن: دومین پست امشب. قبلی؛ آدم‌هایی برای خندیدن
گفتم که شکایتی بخوانم * از دست تو پیش پادشا منکاین سخت دلی و سست مهری * جرم از طرف تو بود یا من ؟دیدم که نه شرط مهربانی است * گر بانگ بر آرم از جفا منگر سر برود فدای پایت * دست از تو نمی کنم رها منجز وصل تو ام حرام بادا * حاجت که بخواهم از خدا منگویندم از او نظر بپرهیز * پرهیز ندانم از قضا منهرگز نشنیده ای که یاری * بی یار صبور بود تا من.سعدی
این شعر من را یاد دوسال پیش در چنین روزهایی انداخت و به خود که آمدم صفحه گوشی را خیس از اشک دیدم.
اینکه آدم از عشق به نفرت برسه قشنگ نیست ولی بهتر از عشق بی فرجامه. راضیم از حس نفرت توی وجودم. 
+ اومدم یه کتابخونه جدید :) 
فردا بعد از کلی روز بچه ها رو میبینم. باید به اعصابم مسلط باشم. نباید بدرفتار باشم. باید صبور باشم. باید باعرضه باشم.
150نفر آل سعود کرونا گرفتند
و کسی نمی خواهد زحمت بخودش بدهد، و آنها را برای همیشه راحت کند!؟ واقعا خداوند چقدر صبور است! این آل سعود ضد امام زمان هست، و پولهای زیادی خرج می کند تا ظهور ان را برعکس نشان داده، مردم را به ان بد بین کند. مدعیان طرفدار امام زمان هم منتظرند، آقا خودش به تنهایی بیاید، همه چیز را درست کند! در حالیکه باید آل سعود را از بین ببرند، تا امام زمان ظهور کند. الان هم خداوند دیده که بشر دروغگو است، و عزم درستی ندارد کرونا را فرستا
چرا انسان ها تمایل به اعتراف دارند؟
چرا انسان ها نمی توانند چیزی در دورن شان نگه دارند؟
چرا من باید بگویم که درون من چه می گذرد و در نهایت چرا انسان ها پیوسته به دنبال یارِ غار و سنگ صبور می گردند؟
چرا انسان ها از نگه داشتن حرفی در درون و فکری در درون ابا و ترس دارند ؟
توی کانادا،
توی ابتدایی راهنمایی و دبیرستانش
و دانشگاه
همیشه فرصت کار volunteery هست.
یعنی اگه تو اهل کار و تلاش باشی، تا اخر دبیرستانت میتونی مینیمم 40 صفحه توی رزومت فقط بنویسی که چه کارهایی کردی به عنوان کار داوطلبانه.
مسئله بعدی اینه که
این غربیا مخصوصا اروپاییای غربی و شمالی و کاناداییا که کار دیگه ای هم ندارن و بیکارن،
از اول تا اخر زندگیشون فقط یاد میگیرن چطوری پرزنت کنن و چطوری حرف بزنن.
بعد تو فکر کن،
مردم کانادا خیلی ساده و دهن بین،
وقتی
چرا چرا چرا
خسته شدم ازین سوال تکراری
اخه چیشد یهو
چرا اینجوری شد
چرا اینجوری میشه
+ رفیق من سنگ صبور شبهام
ب دیدنم بیا ک خیلی تنهام
+چرا امشب انقدر بداخلاق شدم یهو
حالم ک خوب بود
اون چیه ک ازارم میده یهو حالم اینجوری میشه
انگار ی کوه غم یهو ریخت رو دلم
ی خاور بی حوصلگی
چرا چرا چرا
خسته شدم ازین سوال تکراری
اخه چیشد یهو
چرا اینجوری شد
چرا اینجوری میشه
+ رفیق من سنگ صبور شبهام
ب دیدنم بیا ک خیلی تنهام
+چرا امشب انقدر بداخلاق شدم یهو
حالم ک خوب بود
اون چیه ک ازارم میده یهو حالم اینجوری میشه
انگار ی کوه غم یهو ریخت رو دلم
ی خاور بی حوصلگی
یک ‌اشتباه بزرگ: بدتر دانستن جنس مردم زمان خود از مردم زمان ‌گذشته 
خدا که این همه لجاجهای اقوام گذشته با پیغمبران خودشان را در قرآن بازگو کرده است، برای این است که همه و خود پیغمبر بدانند که ای پیغمبر! اگر مردم تو لجاج و عناد به خرج می‌دهند گذشتگان از اینها بدتر بودند، و مردم مسلمان هم اینقدر یأس و ناامیدی به خودشان راه ندهند.
یکی از فکرهای بسیار غلط همین است که ما مردم زمان خودمان را جنساً از مردم زمان پیشین بدتر بدانیم، چون وقتی که بدتر ب
دیروز تبلتِ داغونم، هنگ کرده بود و مجبور شدم یه بار ریست فکتوریش کنم. امروز برنامه ای که باهاش لغات استانبولی رو یاد می گرفتم، باز کردم دیدم کل مراحل دوباره قفل شده :( دلم می خواد بشینم یه دل سیر زار بزنم فعلا که دارم از دست خودم حرص می خورم! ورِ عصبانی ذهنم می گه همین الان پاکش کن! اما ورِ صبور ذهنم می گه آروم باش. فرصتیه که مرورشون بکنی. از یه طرف هم ورِ بی حوصله ام داره بهم نهیب می زنه...اَه. 
:((((((((
همه
ما عادت کرده ایم بیشتر از آنکه بشنویم،حرف بزنیم. در ضمن دوست داریم
دیگران نیز به حرفهای ما، هر چند کم اهمیت و تکراری، با دقت و توجه گوش
دهند. خوب حالا خود شما چقدر به دیگران گوش می دهید. منظورم این نیست که
شانه ای برای گریه های دیگران باشید، نه حداقل وقتی همکارتان با شما حرف می
زند حواستان با او باشد. یک شنونده خوب کسی است که با توجه کافی به حرفهای دیگران گوش دهد. شما می توانید برای این کار موارد زیر را انجام دهید:
- لابلای حرف های او بگوی
بسم الله
چه خوبه ماه شعبان
ماه پیمبر است آن
آغاز آن سه میلاد
حسین، عباس و سجاد
حسین امام سوم
چراغ راه مردم
امام نیکو سرشت
سرور اهل بهشت
عباس نماد وفاست
علمدار کربلاست
زیباست چو ماه گردون
شجاع و مرد میدون
سجاد امام چهارم
نیکوترین مردم
زینت عابدان است
صبور و مهربان است
به به، به ماه شعبان
همه چه شاد و خندان
نیمه ی آن به دنیا
آید امام زمان
بخش کودک و نوجوان تبیان
همین اول کسی را تصور کنید که تصمیم اشتباهی گرفته و بابت لباسی که اندازه‌اش نبوده کلی هزینه کرده است. حالا آمده توی مهمانی و تنگی لباس دارد پدرش را در می‌آورد. این آدم برای این‌که خودش را راحت نشان دهد همه کار می‌کند. شکمش را می‌دهد تو، خم و راست
ادامه مطلب
من بیشتر از اینکه صبور باشم، حسودم.
به چی یا کی، خیلی مهم نیست، من به هر اتفاقی که یه سمتش تو باشی و طرف دیگش خودم نباشم حسودم.
من ساعتای زیادی به عکسای تو خیره می‌شم و به آدمایی نگاه می‌کنم که چقدر شبیه من نیستن. به لبایی که تو رو صدا می‌زنن، به گوشایی که از تو می‌شنون،  به چشمایی که تو رو می‌بینن.
و به این فکر می‌کنم که چقدر آرزو داشتم، تا همه اونا من بودم.
آدما، مرگ مشخصی دارن که حتما ازش بی‌خبرن، اما من مطمئنم از حسادت دق می‌کنم.
ولی کسی نظر نداد
چون مردم آفریقا نمیدانستند " غذا " چیست !
مردم آسیا نمیدانستند "نظر" چیست !
مردم اروپا نمیدانستند "کمبود" چیست !
و مردم آمریکا نمیدانستند "سایر
کشورها" چیست؟
تصاویر از روستای قاسم آباد تهرانچی
[عکس 620×414]
مشاهده مطلب در کانال
هر کسی که دغدغه مردم را دارد، باید کاری کند که مردم به ایمان، تبعیت و اطاعت قلبی کشانده شوند، مردم ایران، مردمی مؤمن، دین باور، معتقد به مبانی و برای فداکاری در این راه آماده‌اند، بنا بر این کسانی که می‌خواهند مردم یک نقش عملی و عینی داشته باشند و حکومت الهی با جنبه مردمی توأم شود، باید جاذبه‌ها و زیبایی‌های این مسأله را از نظر عقل و منطق بشری تبیین کنند و مردم را برای حضور در صحنه به شوق آورند. مردم نیز با ایفاء نقش واقعی خود، همواره ناصر
هممون دور همیم مثل بچگیامون ومن هر لحظه بیشتر بوی غربت رو حس میکنم بوی پاییز و بوی رفتن چهار سال پیش با دل خودم رفتم و امسال با اجبار زمانه میرم و خدا میدونه چقدر تردید دارم درباره ی همه چیز مغزم خسته اس فقط هر روز امیدوارم که فردا روز بهتری باشد و یادگرفتم سکوت کنم و صبور باشم و روی پاهای خودم بایستم .
 
«به نام خدای صبور»
حضرت نوح (ع) ویژگی‌ای رو داشت که هیچ پیغمبری نداشت!
اونهم اینکه ۹۵۰ سال، فقط دوره ی رسالتِ حضرت بود...عمرِ حضرت بماند!!
حال چرا خداوند برای قومِ حضرت نوح با تمام فسق و فجور، ۹۵۰ سال فرصت داد و برای آنها صبر کرد، در حالیکه اقوام دیگر، وقتی حجت بر آنها تمام می‌شد بلافاصله عذاب می‌شدند؟!
از آنجایی که قبل از حضرت نوح هیچ قومی نبوده تا خداوند برای مردم مثال بزند، خداوند به این قوم فرصت زیادی داد. همانطور که در قرآن هم خداوند هروقت
مردم‌شناسی[۱] یا قوم‌شناسی به بررسی و واکاوی ریشه و چگونگی دین، زبان، ساختار اجتماعی و پراکندگی نژادها، قومیت‌ها یا ملت‌ها می‌پردازد.
تفاوت عمدهٔ مردم‌شناسی با مردم‌نگاری توجه این دانش به جنبه‌هایی چون فرهنگ در گروه‌های انسانی گوناگون است. بنیادگذار قوم‌شناسی را آدام فرانتیشک کولار می‌دانند که در ۱۷۸۳ در وین کتابی پیرامون این موضوع منتشر نمود.
نمیدونم چیو اصلا چطور باید بنویسم. همش کلیشه ...تا یه حرف حساب میاد به ذهنت، یه جوری از وجودت میپره که شک میکنی اصلا از اول اومده بود به ذهنت یا نه!!هیچی...فقط داشتم میگفتم [دست کم] امسال، چاره ای جز این ندارم که کفش آهنی پام کنم ...یا صبور باشم یا با اعتماد بنفسشایدم هردوش !میدونی که، یاد گرفتن درد داره ...دردشو من اشک کردم و رسول، دود.!Thinkin' you could live without me دوباره قصه رو تکراره و طِی میشه تا آخــر
دانلود اهنگ من دارم بهار بهار از دی جی مریم dj maryam


2
من دارم بهار بهار میبازم به روزگار ♩♫/

دلمو ورق ورق صدامو هوار هوار ♩♫/
من دارم بهار بهار میبازم به روزگار ♩♫/
دلمو ورق ورق صدامو هوار هوار ♩♫/
میمونم صبور صبور میشکنم غرور غرور ♩♫/

اخ که زندگیمو من میبازم کرور کرور ♩♫/
♩♪...♩♪
من دارم داغون میشم زیر این سقف خراب ♩♫/
چی میخوایی تو از جونم شونه هامو واسه خواب ♩♫/
به تو که فکر میکنم توی قلبم اتیشه ♩♫/
دردم اروم نمیشه پهلوهام تیر میک
*زینب سلیمانی دختر سپهبد شهید قاسم سلیمانی، در ساعت پایانی سال ۹۸ پستی را در صفحه شخصی خود منتشر و سال نو را به همه مردم تبریک گفت.* 
او به پلاکی که پدر شهیدش در اولین سفر سوریه به او داده بود، اشاره کرده و نوشت:
 
«این پلاک را اولین‌بار که با هم به سوریه رفتیم به من دادید و گفتید بابا اینو به همراه داشته باش تا اگر اتفاقی برایمان افتاد، بدانند تو دختر من هستی... سکوت کردم و گفتم یعنی با هم شهید می‌شویم؟ گفتید: بله؛ با اینهمه اصرار برای کنار من م
این جمله معروفه هست که میگه:
Good things take time
به نظرم این چرته! واقعا چرته! 
چرا؟
چون عمق مطلب را بیان نکرده. 
چیزهای خوب، جونت را بالا میارن تا اتفاق بیوفتن.
و حالا حدس بزن چی؟
اون چیزها حتی ممکنه خوب هم نباشن بلکه چیزهای معمولی و ساده‌ای باشند ولی
بازم جونت را بالا میارن تا اتفاق بیوفتن.
-چنین گفت مهسا-
گاه از مردم رای‌گیری می‌کنند تا رای مردم را از ایشان بگیرند، دستگیر کنند، اخراج کنند‌. بعد از انتخابات کُن فَیَکُن می‌شود، به آن که برنده نمی‌شود می‌گویند برنده باش و برنده می‌شود. روی خوش زندگی به بنده‌ی سلطان چند روزیست، روزیِ او به یک ترشرویی صاحب این بندگی بند است. این داستان کهنسال ده ساله‌ی ماست، ناز شست آن قماربازی که دست آخر همه چیزش را به خاطر خلق ببازد و دل مردم را ببرد. باید آن قدر خوب زندگی کرده باشی، آن قدر به خاطر سوار مردم
صبر کن ای دل پر غصه در این فتنه و شورگرچه از قصه ی ما می ترکد سنگ صبور
از جهان هیچ ندیدیم و عبث عمر گذشتای دریغا که ز گهواره رسیدیم به گور
تو عجب تنگه ی عابرکشی ای معبر عشقکه به جز کشته ی عاشق نکند از تو عبور
در فروبند برین معرکه که کآن طبل تهیگوش گیتی همه کر کرد ز غوغای غرور
تیز برخیز ازین مجلس و بگریز چو بادتا غباری ننشیند به تو از اهل قبور
مرگ می بارد ازین دایره ی عجز و عزاشو به میخانه که آنجا همه سورست و سرور
شعله ای برکش و برخیز ز خاکستر خویشز
از بزرگ شدن خوشم میاد 
کلی حس و حالای ادم تغییر میکنه 
هرچی بیشتر به جلو میری بیشتر یاد میگیری،بیشتر کنار میای و خودتو وفق میدی بیشتر لذت میبری،صبور تر میشی
بزرگ شدن چیز باحالیه؛ازش خوشم میاد
مثل دیدن یه نوازنده که لباسای مشکی براق پوشیده لاک مشکی زده گوشاش پر از گوشوارست و کلی انگشتر داره و گیتار الکتریک میزنه و بالا پایین میپره 
مثل گوش دادن به راک میمونه^^
من موندم!!!
چرا مردم فرانسه که از حقشون دفاع می کنن ، دولتشون به عنوان دیکتاتور معرفی میشه. اما توی ایران مردم که اعتراض میکنن ، میشن اشوب گر؟؟؟؟
اوضاع این روزهای ایران ، تاریخ قبل از انقلاب رو مرور می کنه.
.................
قبل از به اصلاح انقلاب اقابون در زمان پهلوی! وقتی مردم در مورد چیزی اعتراض میکردن ، یکی از حربه های حکومتی این بود که فردی به نام شعبان بی مخ که از گنده لات های تهران بود ، میزاشتن جلوی مردم تا از مردم بر علیه مردم ! استفاده کنن و ای
سلام، ضمن عرض تبریک سال نو به شما و خانواده محترمتون، و عزرخواهی بابت تبریک نگفتن در وبلاگتون، به اطلاع شما وبلاگنویس های محترم میرسونم، به جهت بروزرسانی و سهولت در استفاده از وبسایت پرو وب پلاس، تمامی مطالب به مدت چند روز از دسترس خارج خواهد شد، 
اگر در طول این مدت سوالی براتون پیش اومد، از طریق منوی اصلی ، قسمت تماس با من، به صورت خصوصی پیام خودتون رو بفرستید، تا جوابتون رو ارسال کنم.
سال خوبی رو برای همه شما وبلاگنویس های محترم آرزومندم:)
خبر نگاراعزامی صدا سیما:
حاج خانوم چند تا اولاد دارین؟
پیرزن:5 تا بچه داشتم!
-مگه الان دیگه نداریشون؟
نه مادر،2 تاشون اسیر شدن،3 تاشون مفقود الاثر!
-ماشالله به این شیر زن صبور!
مادر جان کدوم منطقه اسیر یا مفقود شدن؟
 
 
2 تاشون دخـتر بودند؛شوهر کردن اسیر شدند
3 تاشون پــسر بودن؛زن گرفتند مفقود الاثـــــر شدند
در شب میلاد نبی مکرم اسلام و حضرت امام جعفر صادق علیهماالسلام، دولت بی تدبیر و پر نا امیدی، عیدی ملت را با گرانی بنزین داد.
این اقدام که کج سلیقگی و یا حماقت است، اگر برای رویارویی با نظام ولایی و فشار به ملت جهت اعتراض نمودن است، محکوم به شکست است.
جریان افساد طلب نشان داد که در گستاخی و تکبر و تجبر و دروغگویی و ملت فریبی و  دشمن دوستی گوی سبقت را دشمنان نظام گرفته اند.
مبارزه با فساد گسترده در دولت کانون های فساد را به تحریک ملت با افزایش قیمت
ﻣﻨﺘﻈﺮ " ﺑﺎﺵ ، ﺍﻣﺎ " معطل " ﻧﺒﺎﺵ !
 " ﺗﺄﻣﻞ " ﻦ ، ﺍﻣﺎ " توقف " ﻧﻦ !
" ﺻﺒﻮﺭ " ﺑﺎﺵ ، ﺍﻣﺎ " ﺑ ﺧﺎﻝ " ﻧﺒﺎﺵ ! 
" قاطع " ﺑﺎﺵ ، ﺍﻣﺎ " ﻟﺠﺒﺎﺯ " ﻧﺒﺎﺵ ! 
" ﺳﺎﺩﻩ " ﺑﺎﺵ ، ﺍﻣﺎ " ﺳﺎﺩﻩ ﻟﻮﺡ " ﻧﺒﺎﺵ ! 
" صریح" ﺑﺎﺵ ، ﺍﻣﺎ " ﺴﺘﺎﺥ " ﻧﺒﺎﺵ ! 
" ﺷﺘﺎﺏ " ﻦ ، ﺍﻣﺎ " ﺷﺘﺎﺑﺰﺩﻩ " 
ﻋﻤﻞ ﻧﻦ ! ﺑﻮ " ﺁﺭﻩ " ، ﺍﻣﺎ ﻧﻮ "ﺣﺘﻤﺎ ! 
" ﺑﻮ " ﻧﻪ " ، ﺍﻣﺎ ﻧﻮ " ﻫﺮﺰ ! "
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن...
بی نهایت لبخند میزنن...
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده
((اینکه هر زخمی زدی...هرچیزی که گفتی فدای سرت...من فراموش میکنم))...
ولی آدم های صبورهیچوقت چیزی رو فراموش نمیکنن...
زخمارو می شمارن...حرفارو مرورمیکنن وهمچنان لبخند میزنن...
یه روزی که صبوری دیگه جواب نداد , با همون لبخند تویه چشم به هم زدن برای همیشه فراموشت میکنن...
انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی...
آدمای صبورهم تا یه جایی میگن فدای سرت...
با سلام
اول: شرمنده و پوزش مارا پذیرا باشید برای اینکه دیر پیام های شما عزیزان پاسخ داده میشه
دوم: پیرو درخواست مکرر شما سروران و دوستان عزیز ای دی تلگرام جهت مشاوره و ارائه سوالات شما در نظر گرفته شده است.
به تمامی سوالات شا عزیزان پاسخ داده می شود. فقط کمی صبور باشید
سپاس
ID Tel : @ahk261
شش رسول از شش جهتچون جسد مردم را که کار کن او بود شش جهت بود، پیش و پس و راست و چپ و زیر و زبر ایزد تعالی شش رسول کارفرمای بفرستاد سوی ایشان، چنان که به مثل آدم علیه ‏السلام ، از سوی سر مردم آمد و نوح علیه ‏السلام از سوی چپ مردم آمد و ابراهیم علیه‏ السلام از سوی پس مردم آمد و موسی علیه ‏السلام از سوی زیر مردم آمد و برابر آدم علیه‏ السلام و عیسی علیه ‏السلام از سوی دست راست مردم آمد، برابر نوح علیه ‏السلام و محمد مصطفی صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله
یا ابامحمد، یا حسن بن علی، ایها المجتبی یابن رسول الله...شیر جمل، رزمنده ی نام‌آور صفین کوه صبور ای روی دوش تو لوای دینای مرجع تقلید شاه کربلا، ای نورروشن شده با تابش تو جاده ی آییناز تو کرامت را شنیدیم و یقین داریمدست گدایی‌مان نخواهد دید غیر از ایننام عزیز تو همینکه روی لب آمدعرض ارادت‌هایمان شد درد را تسکیندنیا خزان می‌شد بدون برکت نامتبا بودنت هر لحظه‌مان شد غرق فروردینمن مطمئنم که مدینه روز میلادت با پرچم «یا مجتبی» روزی شود آذینإن
کجاست؟
لحظه های خالی و بدون کینه و صبور
عطر خاطرات کهنه ی قدیم
عشق (مثل چشمه مثل رود) دور
دلم گرفته است...
مثل بارش شدید قطره های درد
روی شانه های صبح سادگی
در خیال روز های سرد
کجاست؟
لحظه های خیس انتظار
عشق خالص دو یار
کجاست؟ 
تئاتر بوسه های شب
حرف های گرم و عاشقانه ی دو لب!
کجاست؟
 هوای تازه وخنک
طرح آسمان آبی و بدون لک
دلم گرفته است...
دلم گرفته است...
دلم عجیب تنگ است؛
برای لحظه های عاشقانگی
برای خاطرات خوب و اتفاق های ناگهانگی.
شعر از شاعر خسته:
بعد از مدتها برگشتیم و به دلیل درخواست بالای شما کاربران عزیز درمورد ارتباط بیسیک با سرور تصمیم داریم آموزشش رو براتون قرار بدیم . امیدواریم که مثمر ثمر واقع بشه .  البته به دلیل برخی مسائل ممکنه این آموزش طول بکشه اما از شما میخوایم که صبور باشید . آموزش به زودی....
قرار گیری آموزش را به شما اطلاع خواهیم داد...
ترس از یک اتفاق مثبت یا منفی، حتی اگر بهترین و زیباترین اتفاق زندگیت هم باشد، گاه تمام وجودت را تسخیر میکند. اگر ندانی چطور با ترس و دلهره هایت روبرو شوی، و اگر کسانی را نداشته باشی که آرام به تو گوشزد کنند که چقدر از پتانسیل ها و قدرت خودت غافل مانده ای، ترس چون موریانه ای میشود که به زندگیت میزند و نابود میکند تمام لحظاتت را. باید قوی بود، باید با ترس ها روبرو شد و باید آنقدر صبور بود تا زمان بگذرد و بگذرد و خیلی چیزها را در ظرف خود حل کند.
خدایا شکرت که مسیر را برام روشن میکنی، خدایا شکرت که پیشاپیش من قدم بر می داری و موانع را از سر راهم بر می داری. تو که هستی نقشه راه برام مشخصه، من قوی هستم، من باهوش هستم، من تحصیلکرده هستم، من دارای روابط رویایی هستم، من دارای شغل ایده آلی هستم، من سالم و سرحال هستم، من داری زیبایی ظاهر و باطن هستم، من راستگو هستم، من درستکار هستم، من بسیار مهربان و صبور هستم...
علی به مالک اشتر گفت: ‏«باید محبوب‌ترین کارها نزد تو اموری باشد که در جهت رعایت حق از همه کامل‌تر و از نظر عدالت شامل‌تر و از نظر رضایت عمومی مردم جامع‌تر باشد زیرا خشم توده مردم خشنودی خواص را بی‌اثر می‌سازد اما ناخشنودی خاصان با رضایت عامه مردم جبران پذیر است»
درست مثل اثر انگشت، تعریف ها هم آدم به آدم فرق می کنن. وقتى من می گم «عشق»، دارم راجع به تجربه اى حرف می زنم که شاید تو تا آخر عمرتم مزه اش نکنى. و وقتى تو بگی «درد»، حتما به چیزى اشاره می کنى که شاید من هیچوقت بهش نزدیک هم نشم. .مدتیه به رخ نمی کشم. هیچکس شبیه من صبور نبوده؟ هیچکس مثل من عاشق نشده؟ هیچکس مثل من نارو نخورده؟ هیچکس اندازه من سختی نکشیده ؟ مدتیه تماشا می کنم و ساکت، منتظر دستِ جدیدِ بازى روزگارم. بازى خوبش، یا شاید بدش. که حتما قراره
خشم انقلابی داریم امّا «صبر انقلابی» هم داریم یکی از موانع تحقق آرزوهای بزرگ انقلاب بی‌صبری است. بعضی از فعّالیت‌هایی که برادر ها و خواهرهای خوب انقلابی یک جاهایی انجام می‌دهند، ناشی از صبور نبودن است؛ صبوری لازم است؛ بله، خشم انقلابی داریم امّا صبر انقلابی هم داریم. #رهبری @Rasoulkhalili 
 میگفت :من آخرین عروس بودم ،بدون هیچ دلیلی  تو سرم میزد ومیگفت خاک تو سرت:|
چند باری خوابم برد ،نتونستم برای همسرم چایی درست کنم ،از سماور اونا چایی ریختم ،با کلی اخم منو از کارم پشیمون کرد
میگفت سالها بعد که مستقل شدیم وقتی خونشون میرفتیم باید جلوی در بچه رو خودم بغل میکردم چون اگر بچه ها رو تو بغل پدرشون می دید ناراحت میشد ...
و...
حالا که من عروسش شدم خیلی درک بالایی داره و از تمام بچگیام با خوش اخلاقی گذشت میکنه...
اخلاق بد دیگران شما رو میسازه
نمی دانم کحا متنی با این مضمون خواندم که: مردم به یک سردرد معمولی خود بیشتر از خبر مرگ من و شما اهمیت می دهند. شاید همین باید دلیلی شود برای اینکه کمتر از قضاوت شدن بترسیم یا نگران دیدگاه "مردم" باشیم و شاید دلیلی باشد که کمتر احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
رسول خضری در گفت‌وگو با تابناک: تصمیمات خلق الساعه مردم را زمین‌گیر کرده است/ اگر مردم چیزی نمی‌گویند از بزرگواری خودشان است.
بزرگواری مردم یا ...؟
اما حرفش درسته، تصمیمات کشور مبنای درستی ندارد و حسی است گویا
مردم به داد خودتان برسید
تازه فهمیدم چقدر در اشتباه بودمهمیشه فکر می کردم تو یک قدم جلوتری
دیروز فهمیدم آن یک قدمی که عقب بودم مانع دیدن آغوش باز و قدم های پیوسته ات بود
الان که با هم در دریای افکار قدم میزنیم رد 9 قدم از تو را جلوتر از خود میبینم
یقین دارم آنقدر صبور نبودی تا منتظر آن یک قدم از سوی من باشی و آن را نیز خودت برداشتی*
+
شب میلاد فکر کردم فقط من دلتنگم
توی معراج به خیال اینکه تنها خواهم بود نشستم اما سرشار از خاطرات شهدا و امام رضا شد در کنار جمع کوچکی که به
رهبر انقلاب:ملت طرفدار ایستادگی، مقاومت و نه گفتن به استکبار استمردم با حضور در مراسم نشان داد که طرفدار مقاومت استکسانی که سعی میکنند چیز دیگری از مردم ما به دنیا نشان دهند با صدق رفتار نمی کننداون چند نفری که به عکس سردار شهید عزیز ما اهانت میکنن، مردم ایرانند!؟ آمریکایی ها می گویند در کنار ملت ایران هستیم، دروغ می گویند، اگر هم می خواهند در کنار ملت باشند در واقع می خواهند خنجر خود را در بدن ملت فرو کنند
آقای حسن روحانی به عنوان یک رئیس جمهور شایسته نیست که چند سال نان و آب مردم را به برجام گره زدی، حق مأموریت ، اضافه کار ، پاداش ، سفرهای کشورهای خارجی و... رفتی .
حالا باز هم در صدا و سیما به مردم می گویی آمریکا و اروپا قابل اطمینان نیست و از یک طرف دیگر در مراسم بازگشایی دانشگاه ها در سال 1398 خطاب به قشر دانشجو می گویی بایستی مسائل استراتژیک را به همه پرسی مردم گذاشت.
خود تو یک نمونه شکست خورده از ایده انتخابات و همه پرسی هستی. این رفتار تو به نوعی
خبری خوب برا ذوب آهن اصفهان؛با تصویب هیئت وزیران، تا پایان سال ۹۸ ذوب آهن می تواند بدون تشریفات مزایده یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تن سنگ آهن خریداری کنداین تسهیلات پس از تحقق ۵ شرط تا ۴ سال قابل تمدید است.
نماد ذوب از کم ریسکهای بازار است که به سهامدران صبور توصیه به خرید دارم برای دریافت سیگنالهای خرید شارپ به شماره 09193398873 در تلگرام پیام دهید
اینکه الان اینطوری میکنن بده، زشته حق داری ناراحت بشی، اما خوب فکر کن، قبلا کم باهات مهربونی نکردن، کم سنگ صبور نبودن کم تلاش نکردن که بهت خوش بگذره، یادت میاد؟ خوب فکر کن قبلا نشده که خودتم اشتباه کنی؟ نشده رفتارت زشت باشه؟
اونا آدمن، اتو هم همینطور 
میبینی همه ممکن الخطاییم به شرط مجازات
از خودت شروع میکنی؟ دوس داری شروع کنی جبران کردن اشتباهات خودت ؟ این به سعادتمندیت نزدیکتر نیست ؟
اینطوری قشنگتر و شایسته تره درسته؟
آفرین که این راهو ا
⁦۲۶۸۸⁩ - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» در خاطرات خود با اذعان به نارضایتی مردم از رژیم پهلوی، می‌نویسد: "متأسفانه مردم (از وضعیت کشور) راضی نیستند. یعنی طوری با آنها رفتار می‌شود که مثل مردم مغلوب در قبال یک قدرت غالب می‌باشند ... مردم میل دارند به حساب باشند و رفاه قضائی و اجتماعی داشته باشند ...»منبع: خاطرات علم، جلد سوم، ص۳۵۲ (۶ دی ۱۳۵۲)
دانلود فایل اصلی 
در میان مردمی
با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت،
مرگ عشق
گفتگو از "مرگ انسانیّت " است
فریدون مشیری
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
اگر بخواهم صادقانه و براساس واقعیت بنویسم، میگویم "به مردم ایران بدبینم". لااقل در این برهه از تاریخ که ما زندگی میکنیم نمیتوان به مردم اعتماد و برای مردم مبارزه کرد. مردم کشور ما در این مقطع تنها منافع کوتاه مدت شخصی را معیار تمامی کارهایشان قرار میدهند و هیچ به "منفعت ما" که تاثیری طولانی مدت و سازنده دارد، علارغم اینکه امکان دارد نفع شخصی نداشته باشند، فکر نمیکنند. این یک توصیف از مردمی است که نباید برایشان جنگید، و این انفعال موجب ستمدید
2395 - «مهدی جلالی» اپوزیسیون فراری که
آمریکا را ارباب خود و دیگر مخالفان جمهوری‌اسلامی می‌داند، به مردم ایران
بابت عدم‌حمایت از گروه‌های اپوزیسیون فحاشی کرد و گفت: “مردم ایران
بی‌عرضه هستند و لیافت شاه را نداشتند. خاک بر سر این مردم. من جزو این
مردم نیستم ...”منبع: www.yon.ir/mzdr70دانلود فایل اصلی
حضرت صادق  ع فرمود هیچگاه  پیغمبر  ص با مردم  واز عمق عقل خویش سخن نگفت بلکه میفرمود ما گروه پیغمبران ماموریم که با مردم باندازه خودشان سخن گوییم    16 امیرالمومنین ع فرمود دلهای نادانان طمع ها از جا بر میکنند و ارزو های بی جا در گروشان میگذارند و نیرنگها بدامشان میاندازند   17 جضرت صادق  ع فرمود با عقلترین مردم خوش خلق ترین انها است
بنده از ادامه حضور در نماز جمعه و اقامه نماز معذورم. ائمه جمعه اگر نتوانند به مسئولیت عمل کند، نزد خداوند مسئول خواهد بود. خداوند فرموده‌است که اگر مردم مشکلی داشتند، به نماز پناه برده و مشکل خود را برطرف کنند. مردم صدها مشکل دارند که باید این را امام جمعه بیان کند و اگر بیان کرد و مشکل مردم رفع شد، نشانه این است که خوب بیان کرده، اما اگر مشکل مردم رفع نشد، امام جمعه نتوانسته‌است مطلب را خوب بیان کند.
 
خرید کتاب
امام صادق ع فرمود   رسولخدا  ص فرمود سازگاری با مردم نصف ایمانست و نرمی با انها نصف زندگی است  سپس امام صادق ع فرمودبانیکان در پنهان امیزش کنید وبا بدکاران در اشکار وبر انها حمله نکنید که بر شما ستم کنند زیرا زمانی برای شما پیش اید که دینداران نجات نیابدجز اینکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم اماده باشد و تحمل کند که باو گویند ابله وبیعقل است امام صادق ع میفرمود گروهی از قریش با مردم کم سازکاری کردند از قریش رانده شدند  در صورتیکه بخدا ی سو
یا رحمان 
من یه آدم زود رنجم و آرام و البته خسته ... 
من یک فاطمه ی خسته م این روزا تا یک فاطمه ی خوشحال 
حالم از این روزا داره بهم میخوره اما مجبورم به اظهار خوب بودن ... 
من جایی باختم که فکرکردم دارم به آرزوهام میرسم ... 
من خیلی وقته صبر کردم و خسته شدم 
اما انگار باز هم باید صبور باشم 
و تنها تو خدای مهربان من از دل ها و رفتار ها و قصد های آگاهی 
و دلم فقط به بودن خودت گرم میشود از سردی این روزها 
موقعه ظرف شدن بهت گفتم پناه من فقط خودتی خدا 
و تا
مروارید، درست ده سال پیش خودمه. همون قدر ظریف و شکننده، همون قدر صبور و با اراده، همون قدر محجوب و حرف گوش کن، همون قدر رویا پرداز و عاشق زندگی و اگه پای غرورم نذارید، که واقعا ندارم، همون قدر باهوش و با استعداد. درست زیر همون فشار و محدودیت هایی که قرار بود سقف آرزوهام رو کوتاه تر کنه. شاید به نظر مضحک بیاد اما حس میکنم سرنوشت، مروارید رو سر راه من قرار داده تا بگه: خب! فکر کن زمان ده سال به عقب برگشته حالا چه کار می کنی؟
با خودم فکر می کنم چند تا
کتاب سطرهای انفرادیشاعر: محنا امیری

تنها نشسته است غمی در اتاق منفنجان و چای کهنه دمی در اتاق منتو نیستی و خیس شده چشم پنجرهباران گرفته است کمی در اتاق منچون آفتاب بود ولی ساکت و صبورمی زد غروب ها قدمی در اتاق منوقتی به جای خاطره ها مانده جای تواین روزها صدای بمی، در اتاق من...!حس می کنم که گردنه ای سخت پیش روستجا مانده است پیچ و خمی در اتاق منبا واژه های توی سرم رنج می کشدهر پنجشنبه عصر غمی در اتاق من
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینس
سری که برای سرداری آماده شده است شیری است که شغالان و روبهان از آن می ترسند، فرزندان انقلاب، سرداران انقلابند و نه تنها از جان و مال در راه اسلام و انقلاب اسلامی می گذرند بلکه در راه سازندگی و جهاد هرگز خسته نمی شوند و از پای نمی نشینندکسانی که برای مردم کار نمی کنند نمی توانند فرزندان انقلاب را از کار کردن به مردم باز دارندنفرین و ننگ بر کسانی که سفره مردم را خالی می کنند و مردم را می خواهند ناراضی کنندهر چند پول و پله ای نداشته باشیم همت کار
دیدی تو این فیلمای جادوگری، چه‌طور طرف با یکی دو تا حرکت همه‌چیز رو برمی‌گردونه به حالت اول؟ خیال می‌کنی منِ خدا از اون جادوگره تو فیلمه، قدرتم کم‌تره؟ازدست‌رفته‌ها رو واقعا ازدست‌رفته ندون اون‌طور که خودت خیال می‌کنی. تاریخ، مطابق تقدیری که من براش در نظر گرفتم به سمت خیر مطلق حرکت می‌کنه و نه تو و نه هیچ‌کس دیگه‌ای نمی‌تونه جلوی این روند رو بگیره؛ اما برای این که توی این مسیر اذیت نشی بهت توصیه می‌کنم طرف حق باش و از انصاف دور نش
سلبریتی های دلسوز که سفرهای خارجی شون تو  اوج  مشکلات مردم سیل زده قبول باشه ، واجبات مالی شرعی و قانونی خودشون رو اعم از مالیات و خمس  بپردازند کافیه و لازم نیست برای جمع کردن پول از مردم زحمت بکشند که برخی شون یک سال آنها را نگه دارند، بعد بخوان سالن تئاتر بسازند؛ به اندازه کافی ارگان های جمع کننده کمک ها از مردم داریم.
http://ziarani1.blog.ir/
تنها راه نجات مردم عراق از بیکاری ، نا امنی و ...  بستن سفارتخانه (جاسوس خانه) آمریکا و احتمال زیاد عربستان در این کشور می باشد. شاهد این مدعا آن است که آمریکا بزرگترین سفارتخانه اش را در عراق - با پول مردم عراق - ایجاد کرده است .
انگار که با سرانگشت‌هایت بال کاشته باشی روی شانه‌هایم، تمام من میل به پروازه و پرواز. من با تو یاد گرفتم و می‌گیرم. رشد کردم و بزرگ شدم و میشم. صبور و آرام موندن، توکل و تلاش کردن، محبت و عشق و مهر بی‌دریغ داشتن. مردِ من، من همراه تو دارم زندگی کردن یاد می‌گیرم. دلم به چیزی وسط قلبت قرصِ برای ساختن؛ که بمونه بین خودم و قلبت. نشود فاش کسی..
 فضیل گویدبامام صادق ع عرضکردم مردم این امر امامت دعوت کنیم فرمود  ای فیضل، چون خدا خیر بنده. یی را خواهد  بفرشرشته یی امر کند که گردن اورا خواه
 ناخواه اورا داخل ام. امامت کند 4 امام صادق ع فرمود این امر امامت خودرا برای خداقرار دهید نه برای مردم زیرا انچه برای خداست عملیکه برای خدا خالص. باشد خود او پاداش ثوابش را عطاکند و انچه برای مردم باشد باسمان بالا نرود پذریرفته خدا نگردد بر سر دین خود با مردم ستیزه نکنید زیرا  ستیزه.  بیمار  کننده دل
دعوت کردنِ مردم به امام زمان و شناساندنِ حضرت
هر کس به میزان علم و دانش خود، باید مردم را به سوی امام دعوت نماید و مردم را به ایشان نزدیک نماید و نشر معارف مهدویت از جمله این کارهاست. شخص دعوت کننده باید علاوه بر حکمت علمی، دارای حکمت عملی بوده و بصورت عملی مردم را با حضرت آشنا نماید زیرا تاثیر بیشتری دارد.
☀️ امام معصوم میفرماید: همانا عالِمی که به مردم معارف دینشان را یاد میدهد و ایشان را به امامشان دعوت میکند، از هفتاد هزار عابد، برتر است.
آقای حسن روحانی بیان می کند چرا برای بعضی افراد به هر اتهامی ، پرونده سازی می کنید (منظور پرونده حسین فریدون برادر ایشان است)
این سوال مطرح است که آیا هر فردی که به مصالح مردم ایران خیانت می کند ، نبایستی تحت کنترل و با وی برخورد شود. آقای رئیس جمهور یا شما با ایشان همدست هستی یا این که از اینکه نمی توانی همچون قوه قضائیه به مردم خدمت کنی ، حسادت می کنی یا اینکه ناقلا داری از مصالح مردم ایران بهره برداری سیاسی می کنی در حقیقت نوعی خیانت به مردم
توی کانادا، رستوران افغانستانی میرم هر هفته.
اولا که رستوران هاشون ده ها برابر رستوران های ایرانی تمیزن.
یعنی تمیزترین رستوران هایین که دیدم.
ثانیا رنگارنگ و زیبان، خیلی باکلاس شیک و رنگارنگ،
ثالیا کارکنای مودب و ناز و دوست داشتنی دارن.
اول ازشون میپرسم و اجازه میگیرم که اگه اشکالی نداره پارسی صحبت کنیم.
و همیشه استقبال میکنن و تازه ادم رو یادشون میمونه و دفعه بعد تا میبیننت فوری شروع میکنن به فارسی حرف زدن.
غذاهاشون فوق العاده خوشمزه هست،
عکاسی کودک
1-صبور باشید
2-آماده باشید
3-هم سطح آن ها شوید
4-از نور های طبیعی و فلاش ها نیز استفاده کنید
5-مود فوکوس تان را با دقت انتخاب کنید
6-اجازه دهید آن ها عکاسی را اداره کنند 
خیلی وقت ها هنگام عکاسی کودک شما با کوچولو هایی مواجه میشوید که بسیار شیطان هستند و یا بچه هایی که بسیار خجالتی اند .
این مدل بچه ها غالبا دوست ندارند شما و یا دیگران از آن ها عکس بگیرند و به طور کل از عکاسی کودک فراری اند پس شما باید با آن ها صبور باشید .
اگر با چنین
اجازه نداریم...
۱-از مردم یا اقوام بپرسیم قیمت خانه ات چقدره؟
۲-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دختر-پسرتو خونه بخت نمی فرستی؟
۳-از مردم یا اقوام بپرسیم کجا کار می کنی؟
۴-از مردم یا اقوام بپرسیم چرا دوست دختر-پسر داری؟
و....
به این کار می گن فضولی و نود درصد ایرانی ها فضول هستند.
اکثر ما خودمون آخر فضولی هستیم و دیگران را از انجامش نهی می کنیم.
*شما حق دارید به سؤالات مردم درباره خودتون پاسخ ندهید*
امام_کاظم (ع) فرمودند:
اصْبِرْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْبِرْ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَإِنَّمَا الدُّنْیَا سَاعَةٌ فَمَا مَضَى مِنْهَا فَلَیْسَ تَجِدُ لَهُ سُرُوراً وَ لَا حُزْناً وَ مَا لَمْ یَأْتِ مِنْهَا فَلَیْسَ تَعْرِفُهُ فَاصْبِرْ عَلَى تِلْکَ السَّاعَةِ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا فَکَأَنَّکَ قَدِ اغْتَبَطْت‏ بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصى او شکیبا باش ؛ زیرا دنیا لحظه اى بیش نیست. آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نیامده
به نام او...
امروز با محمد رفتم پیش مشاورش و فهمیدم خیلی بی حوصله تر از اونم که بخوام دوباره به کنکور فکر کنم...
واقعا این بی صبری از کجا میاد؟
همیشه دلم میخواست یه آدم صبور و قوی و محکم باشم که در مقابل مشکلات نلرزه و همه بتونن بهش تکیه کنن!
کاش بتونم یه مادر قوی باشم...
این چند روز هوا گرم بود و کسل کننده و منم مدام فیلم میبینم و کم کم چشم هام دارت اذیت میشن!
حرف های کمتری برای گفتن به دوست هام دارم و همه سرشون به کار خودشون گرمه و کسی احوال مارو نمی
امام صادق ع فرموداز نشانهای درستی یقین مردمسلمان اینستکه مردم را بوسبله خشم خدا خرسند نکند مانند کسیکه طبق میل مردم بر حلاف حق. فتوای دهد ونهی از منکر نکند و مردم را بر انچه خدا بخود او نداده سرزنش ننماید  مردم را برای  انچه.خدابخود او نداده سرزنش ننماید مردم   را برای انچه بدو ندهند زیرا خدا روزیش نکرده سرزنش نکند زیرا روزی رانه شره و از حریص بیاورد و نه نخواستن ناخواه رد کندو اگر شخصی از شماچنانکه. از مرگ میگریزد از روزیش بگریزد روزیش باو
دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم محصول 1399 اثری از مجید توکلی, دانلود فیلم سینمایی عروسی مردم با لینک مستقیم رایگان کامل کم حجم کیفیت بالا عالی بلوری 4کا, دانلود فیلم سینمایی ایرانی عروسی مردم جدید بدون تگ آرم تبلیغاتی و نیاز به خرید اشتراک ویژه دانلود فیلم سینمایی

ادامه مطلب
همچون ما ،که گاهی میخواهیم از مسئولیتهائی که پروردگار بر دوشمان میگذارد بگریزیم.
خداوند او را نظاره میکرد به کشتی سوار شد با خود گفت : از این شهر به جائی دور میروم . باش که آرامش یابم.دریا دچار طوفان شد و امواج، کشتی راچون پر کاهی به هر سومیکشیدند.
همچون طوفان هایِ زندگی ما که گاهی پشت سر هم نازل میشوند.کسانی که در کشتی بودند هر یک خدای خود را می طلبیدند و دست به دعا بر داشتندیونس در خواب بود همچون ما که در خواب غفلت فرو می رویم
او را گفتند : خدا
یارا دیروز حاضر نمی شد تنها از روی فواره های حوض آب و آتش رد شود. اصرار داشت که یکی همراهش برود، وگرنه بچه ها زیر دست و پایشان او را له می کنند. عمه می گفت اگر ترس از ملامت مردم نبود، همراهش می رفتم.
فکر کنید، چندبار این «مردم» و «ملامت» شان ما و دلخوشی هایمان را سرکوب کردند. زنیکه ی فلان، مرتیکه ی فلان. با آن قد و قواره. با این سن و سال. خجالت نمی کشد.

شده تا حالا خجالت نکشید از قد و قواره و سن و سال و هیکلتان و دست به کاری علی رغم خوشامدِ مردم بزنی
من آدم صبوری نیستم. اما به لطف تو، در مقایسه با چیزی ک سابقا از خودم سراغ داشتم حالا دیگه می تونم سال رو به سال بعدش بسط بدم و دیوونه نشم. البته شاید درست نباشه بگم ک صبور شدم، نشدم شاید. بهتره بگم در واقع ک قضیه برام حله شده، می دونم برات چیم. می دونم چیزی نیست ک دیه بهت بدم، و دنبال چیزی نمی گردی ازم. زندگی، قضایا و افکار و تمایلاتت اشتراک کمی با من دارن. مسئله ای نیست، کسی مقصر نیست. به هر حال به نظرم، تو وقتی با کسی خداحافظی می کنی ک نتونسته باش
چهل سال است ایران غرق نوراست/تجلیگاه وحدت در حضور است/حماسه ساز دوران گشته میهن/بصیرت بخش و پرشور وشعور است/امام آمد به ما درس ولا داد/شهیدان مظهر عشق است وشور است/زدستاورد نهضت گر بگوییم/تمامش افتخارات وغرور است/ولایت عامل وحدت و عزت/برای مردمان سنگ صبور است/نموده دشمنان را باز رسوا/ز سختی هاگذرگاه عبور است/کنون آمادگی بهر فرج هست/طلیعه نهضت مابرظهوراست/
هر که آمد نشانِ ایمان داد ، کرده قصدِ فریبِ ما مردم 
یا کسی که به زهد فرمان داد ، کرده دستش به جیب ما مردم 
گاه گاهی زِ دفتر و دیوان ، گاه گاهی زِ سفره ی بی نان 
گاه گاهی زِ طفلِ بی بابا ، گاه خورده زِ سیبِ ما مردم 
تا شکمها ، پر شد از نعمت ، میزند لافِ طاعت و خدمت 
خادمِ آستانِ خود شده اند ، والیانِ نجیبِ ما مردم 
خوردنِ چشمه هایِ این سامان ، بردنِ  دشتهایِ این دامان 
شد نسیبِ امیر و یارانش ، غصه اش شد نسیب ما مردم 
تا که با یکدگر غریبه شدیم ، از ه
روستایی بود دور افتاده که مردم ساده دل و بی سوادی در آن سکونت داشتند. مردی شیاد از ساده لوحی آنان استفاده کرده و بر آنان به نوعی حکومت می کرد. برحسب اتفاق گذر یک معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلکاری های شیاد شد و او را نصیحت کرد که از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا می کند. اما مرد شیاد نپذیرفت. بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فریبکاری های شیاد سخن گفت و نسبت به حقه های او هشدار داد. بعد از کلی مشاجره بین معلم و شیاد قرار بر این شد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها